+ ساعت 12:15 شب اومدم خونه . شیوا خواب بود . 5 دقیقه بعد بلند شد و رفت آب بخوره . گفت : بابا ! من حرف مامانو گوش کردم ( ساعت ) 10 چشمامو بستم . اصلا باز نکردم ( اما ) هیچی خوابم نمی بره . اه . چشمام خسته بود الان هم خسته است . خوابم نمی بره !
+ بیرون بودیم . وارد خونه شدیم . شیوا : وای چقدر خونه گرمه . بذار در باز باشه خنکی بخوریم ! چقدر گرمه . دارم عرق می گیرم !
+ صدای زنگ گوشیم بلند شد . سر سفره بودیم . باید می رفتم خاموش می کردم . شیوا رفت و با پاش خاموش کرد و گفت : خدا به آدم پا داده یه کارایی رو میشه با پا انجام داد !
شیوا
: من خواب دیدم " امشب دیر خوابیدم " ! -
شما (
ویرایش |
حذف)
شیوا از خواب بلند شد و پرسید
: الان ظهره ؟ گفتم
: نه . گفت
: صبحه ؟ گفتم
: نزدیک 4 بعد از ظهره . گفت
: بعد از ظهره ؟ گفتم
: آره . گفت
: چرا ظهر نیست - بعد از ظهره ؟! -
شما (
ویرایش |
حذف)
نظر
+ شیوا : مورچه رو دیدم که داشت دماغو می برد . مورچه ها چی می خورن ؟ گفتم : هر چی خوردنی باشه . گفت : مگه دماغ خوردنیه ؟ گفتم : هر چی باشه . مو - پوست جداشده - ... از ناچاری می خورن . گفت : ناشکری نمی کنن ؟!
+ من و شیوا با هم سر سفره بودیم . کشیدم کنار . گفت : دیگه نمی خورم چون سفره بدون کسی مزه نمیده تو شکم آدم ! خدایا برکتتو نازل کن .
شیوا رو به مادرش
: بایمه . بایمه درست کن . ( خورشت بامیه ) -
شما (
ویرایش |
حذف)
نظر
+ گفتم : کندر میکروبهای دهان و معده رو از بین می بره شیوا : مگه آدم غذای بد می خوره که شکمش میکروب داره ؟ گفتم : از دستهامونگفت : دهن چی ؟ چرا دهنمون بو می گیره ؟ گفتم: میکروبا غذاها رو تبدیل به اسید می کنن و دندونا رو می پوسوننگفت :مگه ما غذای بد می خوریم تو دهنمون میکروبه ؟ دهن ما که بسته است میکروب از کجا میاد ؟ اسید چیه ؟ گفتم : مواد شیمیاییهگفت : شیمی ؟ شیمیایی ؟ کاشکی می دونستم
گفتم
: محیط دهان و بینی و روده محل زندگی میکروبه . -
شما (
ویرایش |
حذف)
نظر
+ خانمم از مغازه ماست گاومیش خرید . خانم : گاومیش با گاو چه فرقی داره ؟ شیوا : نیش می زنه میگن " گاونیش " ؟! گفتم : گاومیش . گفت : نیش یا میش ؟
+ شیوا : بابا ! تلزون ( تلویزیون ) تو خونه همه یه جوره ؟ مثلا خونه آمنه همینو نشون میده - خونه همه همینو نشون میده که خونه ما نشون میده ؟
+ تلویزیون داشت دعاء سحرو پخش می کرد . اللهم انی اسئلک من نورک ... شیوا : نون . گفت نون !
اللهم انی اسئلک من کمالک ... شیوا
: گفت کمال . اون موقع هم گفت جمال اون موقع هم گفت جلال . مامان ! مگه 4 تا نبود ؟ جمال و جلال و کمال و چی ؟؟؟ -
شما (
ویرایش |
حذف)
تو ضیح : دامادم اسمش کماله . برادرش جمال و پدرش جلال